همراز

خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

همراز

خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

بایگانی

برای من برای تو

شنبه, ۵ مهر ۱۳۹۹، ۰۹:۴۸ ق.ظ

حسن آقا یکی از نفرات خوب تیم ماست دوتا بچه داره انگار زود هم ازدواج کرده و پسرش امسال کنکوری بود. کم حرفه و در ضمن جوشکار قابلی هم هست جوونی‌هاش بکسور بوده ، تا چندسال پیش که چند روز نیومد شرکت و باخبر شدیم بدنش عفونت کرده و تو بیمارستان بستریه کسی نمیدونست که حسن آقا هم یکی از جانبازان جنگ هستش و علت اون عفونت  هم ترکشهایی هست که هنوز تو بدنش جا مونده!

بعد اون ماجرا من بشخصه احترام ویژه‌ایی براش قائلم ،کسی که در برابر سلامتی که داده هیچ چیزی نخواسته و ادعایی هم نداره چون با قلب خودش و بخاطر اعتقادش رفته.

یه روز از زیر زبونش ماجرای جانباز شدنش رو کشیدیم بیرون و تعریف کرد که جنگی که شما تو سینما میبینید یا تو کتابها میخونید یک درصد هم شبیه اونی نیست که واقعیت جنگه !

تعریف میکرد : تو سنگری که واسه طول و عرض چهار نفر ساخته شده بود باید هشت نفر سه ماه شب و روز زندگی میکردن و میگفت خیلی وقتا یادمون میرفت آخرین باری که پوتینهامون رو درآورده بودیم کی بود و میگفت: چیزی بنام جوراب شستن نداشتیم چون بعد یه مدت جوراب تو پامون شروع به پوسیدن میکرد!

گلوله‌ی خمپاره تو چند متریش خورده بود زمین و ۴۸ تا ترکش به بدنش اثابت کرده بود و دوستاش فکر کرده بودن شهید شده و اونو قاطی شهدا پشت تویوتا گذاشته بودن و فرستاده بودن پشت جبهه ولی اونجا یه پرستاری متوجه شده بوده که هنوز جون داره و منتقل شده بود به بیمارستانی توی مشهد و اونجا سه سال بستری بوده و ۱۲ بار رفته زیر تیغ جراحی! خانواده‌ش هم بعد سه ماه پیداش میکنن و اوضاعش اونقدر وخیم بوده که ازش ناامید شده بودن و برگشته بودن تهران! فقط پدرش گهگداری بهش سر میزده.

یه بار که باباش به دیدنش رفته بوده اونقدر لاغر شده بوده که همسطح تخت شده بوده و چون ملافه روش کشیده بودن متوجه نشده که پسرش رو تخته!

میگفت بعد اون سه سال جای ترکشها خوب شده بودن ولی جای زخمهای بستر خیلی طول کشیده بود که خوب بشن:(

تعریف میکرد که تا اونموقع نمیدونستم یکی از بزرگترین و لذت‌بخش‌ترین تفریحات یه انسان میتونه غذا خوردن باشه اونم وقتی که روی یه تختی و هیچ کاری یا هیچ حرکتی نمیتونی بکنی و غذا مایعاتیه که بایه شیلنگ به بدنت وصله!

میگفت:  تو اون حالت وقتی صبح از خواب بیدار میشی منتظر یه صبحونه‌ایی بعد تا ظهر صبر میکنی که وقت نهار برسه و یه غذای جدید بخوری وبعدش همینطور شام ولی وقتی چندتا ترکش نامهربون مهمون مری‌ت شدن و نمیتونی غذا بخوری تازه میفهمی غذا خوردن هم میتونه یه سرگرمی یا لذت بزرگی باشه.

به بهونه‌ی هفته دفاع مقدس خواستم یادی بکنیم از مردان و زنان بی‌ادعایی که فارغ از هر جهت بندی سیاسی یا حزب و گروهی فقط و فقط بخاطر دل خودشون و وطنشون جونشون و سلامتیشون رو دادن.

 

#همین

 

  • حامد سپهر

نظرات  (۱۳)

سلااااام سلاااام😍🙂 واقعا دمتون گرم خیلی خوبید من که خیلی خوشم آمد خواستم بهتون منم یه سایتی معرفی کنم به اسم ماریاتل برای خرید موبایل کلی ام نقد و بررسی در مورد انتخاب تلفن همراه داره که میتونه کمک کنه حتما بهش سر بزنید 🤳
https://mariatell.com/ 🛒👉
پاسخ:
موبایل از دم قسط ماهی صد تومن داری داداش:)
  • بهارنارنج :)
  • واقعا خدا خیرشون بود، دایی منم پوتین انقدر از پاش در نیومده بود که وقتی تیر میخوره سریع عفونت میکنه
    پاسخ:
    درود بر شرفشون
    ایشالا هرجا هستن سلامت باشن
    بنازم به غیرت و بی ریایی مردان و زنان بی ادعا و کسانی که از ته قلبشون برای وطنشون و مردمشون رفتند جنگیدند و تف به بی شرفی دزدها و خانه خراب کن های سرزمینم ایران.
    پاسخ:
    واقعا مثال بارز یه عده کاشتند تا یه عده دیگه برداشت کنن الان تو کشور دیده میشه
    لعنت به دزدها واقعا
    خیلی خوب بود. واقعیت هایی که باید گفته بشه اما پشت این هم بوق و کرنای تبلیغات گم می شه.
    منم هفته ی پیش سوار مترو شدم. در واگن عمومی. آقای مسنی بلند شد که جای خودش رو به من بده. تشکر کردم چون می خواستم زود پیاده بشم. اما همون مدت کوتاهی که بالای سرش ایستاده بودم و ناخواسته حرفهای تلفنی ش رو می شنیدم، متوجه شدم جانباز شیمیایی جنگه! و به سختی دنبال پیدا کردن داروهاش بود و از عدم رسیدگی به جانبازها برای کسی که پشت خط بود گله می کرد!
    با خودم گفتم بین اون همه مرد توی اون واگن، باز هم چنین مردی غیرت داشته و برای یک خانوم بلند شده! امثال این انسان های شریف از خودشون در همه ی زمان های زندگی می گذرند تا هموطنشون در امنیت و آسایش باشه.
    پاسخ:
    اونا بازمانده نسلی هستن که متاسفانه جامعه داره فراموششون میکنه
    کسایی که خیلیاشون هیچ حقی نخواستن کسایی که مثل بعضی آقازاده‌ها نگفتن سهممون از انقلاب رو بدین
    سلام مجدد
    دیروز هم گفتم که پست‌ها ادامه‌دار هستند، اول تصمیم داشتیم یه پست فقط کار کنیم برای مناسبت امروز.
    بعد دیدیم بچه‌ها متن‌هاشون خیلی مفصله و برای همین تصمیم بر این شد که پست‌ها ادامه‌دار باشن.
    شمام اگه امروز و فردا برسونید دستمون عالیه.
    پاسخ:
    چشم سعی میکنم زود بفرستم
  • ماهور بانو
  • کجایند مردان بی ادعا
    همه ی ما همه ی ما به این عزیزان مدیونیم.
    پاسخ:
    اونا هستن ولی جامعه اونا رو نمیبینه:(
    بابای منم دقیقا همینطور بوده
    خبر شهادتش حتی میارن براش مراسم میگیرن مناظر پیکرش میشن...
    چشماش و تو جبهه جا گذاشت هیچ مدرکی نگرفت،همون موقع پاره میکنه...
    البته اگه داشت برای دانشگاه مشکلی نبود و راحت هممون استخدام میشدیم😅

    پاسخ:
    اونا پاداش واقعیشون رو از خدا میگیرن
    سلامت باشن ایشالا
  • بانوچـه ⠀
  • خدا این مردان و زنان بی ادعا و مخلص رو حفظ کنه
    پاسخ:
    واقعا خدا حفظشون کنه
    ما سرش غر میزنیم الان
    بابامم میگه تلاش کنید خودتون به جایی برسید
    نمیدونم اگر سهمیه داشتیم استفاده میکردم یا نه!!!!
    خداروشکر که مدرکی نداره و اجرش و اون دنیا میگیره
    پاسخ:
    منم فکر میکنم اونجور مدرک گرفتنا بدرد در کوزه میخوره البته الان همه مدرکها اونجوری شدنا ولی با سهمیه و بدون تلاش دیگه بدتره
    حیف ک بی ادعا ها رفتن و الان مملکت افتاده دست ی عده دزد ک ب تاراج ببرن
    پاسخ:
    خیلی از این دزدها و آقازاده هاشون همونهایی بودن که تو جنگ پشت جبهه فقط دعا میکردن برا رزمندها
  • آقای سر به‍ راه
  • صحبت سهمیه شد بگم ادم باید لایق باشه
    من یکی میشناسم با دوتا سهمیه علوم قرانی قبول شد همونم نتونست تمام کنه:))
    پاسخ:
    اون دیگه رکورد زده:)))
  • سایه نوری
  • وارستگی و بی ادعایی و آزادگیشون،، همیشه برای من ارزشمند و بزرگ و جذابه...
    پاسخ:
    نمیدونم اون نسل چرا خیلی فرق داشتن و چرا دیگه تکرار نشدن!
    سلام آقای سپهر
    جانباز های جنگ زخم و جراحت هاشونو دوس دارن و یادگاری دورانی میدونن که نباید فراموشش کنن ،نباید فراموش کنن دوستشون بغل دستشون شهید شده و باید با جنازه اش چند روز سر میکردن کنار جنازه های بو گرفته دوستاشون نون کپک زده و آب میخوردن گاهی حتی همینم نداشتن.... تو گرمای شدید اهواز یا تو سرمای شدید غرب کشور با یه چفیه همه کار میکردن نماز میخوندن ،عرقشونو خشک میکردن،روش میخوابیدن ...
    پاسخ:
    سلام از ما
    اصلا نمیشه اونهمه خلوص و اعتقاد رو جای دیگه پیدا کرد و یا اینکه الان دیگه کمتر میشه از اون آدما پیدا کرد
    حیفه که فراموش بشن

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">