همراز

خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

همراز

خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

بایگانی

۶ مطلب در مهر ۱۳۹۷ ثبت شده است

۲۳
مهر
۹۷

چند سال پیش ، شب که شد بابا یه دسته گل مصنویی اومد خونه گلها رو داد به مامان و بوسیدش و گفت روزت مبارک

مامان هم کلی ذوق کردو کلی از بابا تشکر کردو گلها رو گذاشت تو یه گلدون و گذاشت وسط میز نهار خوری

بابا که رفت دستاشو بشوره به مامان گفتم تو که اصلا گل مصنویی دوست نداشتی چرا الکی اینهمه ذوق کردی؟

 مامان گفت : هییییییییییس

حالا سالهاست که بابا از بین ما رفته و مامان تو هر مناسبت یا عید یا روز مادر گلهای مصنوعی رو تمیز میکنه روبانشو عوض میکنه وچند دقیقه زل میزنه به گلها و باهاشون حرف میزنه

حالا منظور اون هییییییییس اون روز مامان رو میفهمم

اون گلها موندنی ترین یادگاری بابا بود برای روزهای مادر این سالها

مادرم روزت مبارک

میلاد فرخنده ی خانوم فاطمه زهرا و روز مادر و روز زن رو خدمت همه خانومهای وبلاگ نویس و وبلاگ خوان و همه مادران و زنان سرزمینم تبریک میگم

 

# همین

  • حامد سپهر
۲۳
مهر
۹۷

دوست داشتم آشناییمون یک جوری کلاسیک بود مثلا با هم تصادف میکردیم و مقصرتو بودی و من عصبانی پیاده میشدم تا به هرکی که به تو گواهینامه داده و یا اون راننده گریدری که جاده ی روستاتون رو صاف کرد تا تو گاو و گوسفنداتو بفروشی و بیای شهر و ماشین بخری بد و بیراه بگم ولی تو پیش دستی میکردی و با لبخند میگفتی چه چهره ی خشن جذابی و من لبخند میزدم و میگفتم دفعه ی بعد بیشتر دقت کنید ولی اونموقع من گواهینامه نداشتم تا ماشین داشته باشم<br>ویا وقتی با عجله با یه بغل جزوه از پله های دانشگاه پایین میومدم ناگهان تنه ام به تنه ت میخورد و جزوه ها پخش زمین میشدند و تو با عذر خواهی کمک میکردی که جزوها رو جمع کنیم و همزمان دستمون رو یه جزوه بهم میخورد <br>ولی از بد شانسی من تو رشته و دانشگاهی درس خوندم که حتی کارمنداش هم آقا بودن چه برسه به همکلاسی و هم دانشگاهیاش یا کمی دورتر موقع خوردن آب از چشمه ی دامنه های توچال تو یک دختر بکر و ساده ی روستایی بودی که واسه پر کردن کوزه از چشمه اومده بودی و من از پشت عینک آفتابی کوهنوردیم یک دل نه صد دل عاشق ساده گی تو میشدم ولی تو هیچوقت لپ های سرخ و پوست آفتاب سوخته نداشتی نمیدونم کجا و کی و چه جوری تو زندگیم پیدات شد بی هیچ رومانتیک و کلاسیک بودنی

پ. ن :آخرش همین شد

 

  • حامد سپهر
۲۲
مهر
۹۷

چند روز پیش که اول ماه صفر بود مادر سفارش کرد یه صدقه در بیام یا بدم یه گوسفندی یا خروسی قربونی بکنن و بدیم به یه مستحق، چون معتقده ماه صفر خوش یمن نیست یا به قولی سنگینه !!

فلسفه این رسم رو واقعا نمیدونم ولی بشخصه بهش اعتقاد ندارم .

یاد انیمیشنfree birds افتادم که بوقلمونها تصمیم گرفتن واسه اینکه توی روز شکر گذاری (به انگلیسی: Thanksgiving Day)خورده نشن یه فکری بکنن بنظرم اینجا هم گوسفندا و خروسها باید دست بکار بشن :))

عصری موقع برگشتن از شرکت واسه اینکه حرف مادر زمین نیوفته و به دلش نیاد رفتم سمت شوش و یه خروس چاق و چله گرفتم ( گوسفند خیلی گرون بود انصافا) و همونجا بریدن و بعد اون مشکل اصلی شروع شد اونهم پیدا کردن مستحق واقعی.

با خودم گفتم واقعا مستحق به کی میگن ؟؟ توی مسیر چندتا نون خشکی دیدم از اینا که ضایعات جمع میکنن گفتم خب میدم به اینا ولی با خودم گفتم اینا بازم منبع درآمدی دارن و یه حقوق بخور نمیر.

بعدش با خودم گفتم شاید مستحق همون آقایی باشه که سر یه 500 تومنی با یه دستفروش چونه میزنه ولی دیدم لباسی که تنشه راحت 500_ 600 هزار تومن پولشه و مطمئنم موقع خریدنش اینقدری که اینجا چونه زده اونجا نزده. گفتم شاید مستحق همون آقای شاسی بلند سواریه که پول نداره یه شاخه گل از بچه گل فروش پشت چراغ قرمز بخره . یا شاید هم اون پیمانکاری که سر برج پول کارگراشو نداده ! تو این فکرا بودم که مامان زنگ زد گفت: اومدنی میوه هم بخر .

داشتم میوه ها رو سوا میکردم و میریختم تو نایلکس که چند تا جعبه میوه پلاسیده نظرم جلب کرد به شوخی گفتم: اینا برا اینه که بریزیشون تو چرخ گوشت و لیته درست کنی و بدی به خورد مردم ؟:))

گفت: نه آقا ما از اون کاسباش نیستیم این میوه ها هم مشتری داره ، یه عده مستحق آبرومند هستن که عصرا میان اینارو میبرن .

گفتم : پس این خروس رو هم بده به یکی از مستحق تریناشون


#همین

  • حامد سپهر
۱۴
مهر
۹۷

پست قبلی در مورد پادکست نوشتم چندتا از دوستان گفتن که خودت پادکست بزار منم تجربه ایی تو این کار ندارم و به عنوان اولین پست صوتی این مطلب رو بجای نوشتن براتون میخونم امیدوارم صدام اذیتتون نکنه:)


  • حامد سپهر
۱۰
مهر
۹۷

8 مهر روز جهانی پادکست بود و من نتونستم این مطلبو اون روز بزارم اینجا.

پادکست (به انگلیسی: Podcast) یا پادپخش یا تدوین صوتی انتشار مجموعه‌ای از پرونده های رسانه دیجیتاله که توزیع اون در اینترنت با استفاده از فید صورت می‌گیره، و توسط کاربران معمولاً بر روی یک پخش‌کنندهٔ موسیقی دیجیتال قابل دریافت و پخشه. این روش ارائهٔ محتوا در سال 2004 محبوبیت و گسترش پیدا کرد و گاها به اون رادیوی اینترنتی هم گفته می‌شه.


حالا چرا اینو گفتم ، خیلی وقت بود تو ذهنم این فکر وول میخورد که چی میشه ما وبلاگ نویسا بعضی وقتا یه پستهایی رو بصورت پادکست به اشتراک بزاریم یعنی بجای اینکه پست رو بنویسیم با صدای خودمون برای مخاطبا بخونیمش.

چون حس میکنم خیلی وقتا اون احساس یا عمق مطلب یا قوت و ضعف یا تحکمی که پشت هر کلمه یا جمله هست با نوشتن به مخاطب منتقل نمیشه و شاید فقط خود نویسنده اون مطلب بتونه اون حس رو به زبان خودش منتقل کنه.

میخواستم نظرتون رو در اینمورد بدونم.


#همین

  • حامد سپهر
۰۵
مهر
۹۷


 درس تلویزیون به مردم؛ "هدف وسیله را توجیه می‌کند"

 گزارشگر تلویزیون تو ایام عزاداری امام حسین به سراغ مردم رفت و از اونها در مورد قیام اباعبدالله پرسید. این نوع پرسش یه اتفاق عادی توی تلویزیونه. معمولا در ایام ملی و مذهبی گزارشگر تلویزیون به سراغ مردم می‌ره و نظر اونها رو در مورد اون واقعه خاص میپرسه.

اما نکته قابل تامل این گزارشها سوال شونده هان. دخترانی که رسما توی ادبیات این روزهای ایران بدحجاب نامیده می‌شن. این طرز گفت‌وگوها سال‌هاست از تلویزیون در حال پخشه. در ایام انتخابات و سالگرد پیروزی انقلاب هم شاهد این گزارشها هستیم.

تلویزیونی که استاد سانسوره که حتی از پستان‌های یک گرگ هم نمی‌گذره در زمان‌هایی خاص پوست عوض میکنه.

یکی نیست بگه یک بار برای همیشه بیایین تکلیف ما رو روشن کنین. بالاخره این سبک لباس پوشیدن خوبه یا نه؟

▫️اگه خوبه چرا توی ایام سال با اون  برخورد می‌شه و اگر بده  چرا تو روزهایی خاص به سراغ اونا می‌رویم تا نظراتشون رو در مورد امام حسین، انتخابات و انقلاب بدونیم.

صداوسیما به این نکته توجه نمی‌کنه  که این نوع گزارش‌ها به مردم می‌گه برای رسیدن به هدف خودت، می‌تونی از هر وسیله‌ای استفاده کنی.

و بما میگن ببینید ما برای اینکه نشون بدیم مردم همچنان عاشق حسین (ع) هستن به سراغ کسانی می‌رویم که ظاهر دینی ندارن.

این رفتار روی مردم هم تاثیر می‌گذاره. مردم این تصاویر رو می‌بینن و با خودشون می‌گن میشه برای رسیدن به هدف از هر وسیله‌‍ای استفاده کرد. همینه  که مردم برای گرفتن وام یا استخدام در حالی که شاید عقاید مذهبی نداشته باشن سعی می‌کنن خودشون رو مذهبی نشون بدن.

فکر نمیکنین همین معنا باعث می‌شه جامعه به سمت ریاکاری حرکت کنه. جامعه‌ای که همه سعی می‌‍کنن دو چهره داشته باشن. یه چهره واقعی و یک چهره‌ای که با آن می‌تونن به اهداف خودشون برسن.
کاش این وسط یکی به ما بگه که بالاخره بی حجابی بده یا خوبه؟ یا چه زمانی بده؟ چه زمانی خوب؟


# همین

  • حامد سپهر