همراز

خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

همراز

خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

بایگانی

لطفا قرصهاتو بخور

چهارشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۶، ۱۱:۱۴ ق.ظ

'گفتم: پرستار میگه بازم قرصاتو نخوردی ؟!!

گفت: فکر میکنی توی  طالع کسایی که این هفته قراره  بمیرن چی نوشته ؟!

 بعد دست‌هاش رو جلوی چشم‌هاش گرفت گفت به نظرت اگه خودم این هفته بمیرم چه اتفاقی ممکنه  بیوفته؟!

گفتم : خدا نکنه این چه حرفیه میزنی

قبل از هرچیز یاد کِدی افتاد. گفت اگه کسی نباشه که از سوراخ‌های قفس براش فندق و پسته پرت کنه گوشه‌گیر می‌شه و بعد آهسته آهسته از گشنگی می‌میره.

 درست شبیه وقتی که رفته بودم شهرستان و اونقدر برگشتنم طول کشیده بود که چیزی نمونده بود کدی بیچاره تلف بشه.

روی یک کاغذ نوشت «بعد از من، کدی هم میمره».

گل‌های شمعدونی لب پنجره هم  خشک میشن . چون مامان اونقدر گریه میکنه که یادش میره به شمعدونیا  آب بده.

پس نوشت «بعد از من گل‌ها هم میمرن».

 اگر قرار باشه مامان خیلی گریه کنه، ضعیف میشه و  نمی‌تونه  به برادر تازه به دنیا اومدم شیر بده. این یعنی برادرم هم از گشنگی حتما میمیره.

 مادرم هم وقتی دوتا از بچه‌هاش رو از دست بده اونقدر غصه می‌خوره تا بمیره.

 اونوقت پدرم هم هرچقدر هم قوی باشه وقتی براش هیچکس باقی نمونه  حتما میمیره.

به کاغذش نگاه کرد و زیر اسم خودش، اسم کدی، شمعدونیا، مامان، داداش کوچیکه  و پدرش رو دید.

فکر کرد اگه بمیره دیگه کسی باقی نمی‌مونه.

 به قرص‌هاش که روی میز کنار تخت بیمارستان بودن نگاه کرد و برای آدمک توی دفتر نقاشیش مو و ابروهای پررنگ کشید.

 اونوقت از لجبازی واسه نخوردن قرص‌هاش دست برداشت.

پ.ن : اینروزا دعا برای شفای مریضا یادتون نره


  • حامد سپهر

نظرات  (۲)

یه سوال بپرسم؟ 
این پست هم با پست جدید در ارتباطه ؟ در واقع درباره یه نفره، درسته ؟ 

کنجکاویم رو به حساب فضولی نگذارید لطفا ... فقط نمیدونم چرا ظهر تا حالا از ذهنم بیرون نمیره ؟

پاسخ:
ممنون از کامنتهای زیباتون
بله دقیقا هر سه تا پست مربوط به یه نفره
شاید من گنگ نوشتم
تو بعضی پستهای بعضی وبلاگها آدم دلش میخواد حتما با نویسنده همکلام بشه، حتی اگه شده در حد یه آرزوی خوب :-) 

نه شما گنگ ننوشتید. اتفاقا پست جدید رو که دیدم سریع حدس زدم با قبلی در ارتباط باشه، این یکی رو هم الان تو مرور دوباره فهمیدم با اونها در ارتباطه احتمالا برای همین پرسیدم.
در واقع شرایطی که برای اون طفلک پیش اومده از ذهنم بیرون نمیره. خیلی اذیت میشه؟ مراحل درمانش خیلی درد داره ؟

چقدر خوبه که سعی میکنید هواشو داشته باشید. پایدار باشید ان شاءالله.
 اگه این یکی از اون سیزده دلیل زندگیه که نوشتید پس با قدرت و امید پیش برید، نتیجه هرچی میخواد باشه . درسته ممکنه اونی که میخواید نباشه اما حداقل مسیر رو اونطور که باید رفتید و هیچ وقت پشیمون نمیشید . به امید خدا که نتیجه هم خوب خواهد بود .

پاسخ:
این نهایت لطف شماست و این پیام رو داره که هنوز هم اطرافمون انسانهای مهربون وجود دارن
حتما مهمترین دلیل هم میتونه باشه
توکل به خدا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">