مرسی که مینویسی
سه شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۶، ۰۲:۴۳ ب.ظ
از عاشقیهایش نوشته بود، اینکه از وقتی یه الف بچه بوده عاشق بوده و اینکه عشق یک چیز ذاتی در درون همه ی ماست و خیلی چیزهای خوب دیگه ساده و بی ریا .
نوشته اش رو می خونم و با خودم فکر می کنم چقدر من هم خودم رو وصله ی عشق
کرده ام. آدم هایی دور، بسیار دور که فقط آراینده ی رویاهام بوده اند. گمان
می کنم حالا وقتش شده کمی هم خودم رو دوست داشته باشم. خودِ تنهای همیشه پای
این دل مانده را...
+ می خواهم شجاعتم را جمع کنم و بی غل و غش
بگویم که دوستت دارم. نوشته هایت، طنز واژه هایت، عمق کلامت... خلاصه مرسی که هستی و می نویسی :)
#همین
- ۹۶/۱۱/۱۰