همراز

خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

همراز

خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

بایگانی

۳ مطلب در آبان ۱۴۰۱ ثبت شده است

۲۴
آبان
۰۱

دکتر شکوری در یادداشتی نوشته: مردم ما اینروزها نه محتاج امید، بلکه نیازمند بیاد آوردن پیروزیهای انکار شده‌شان هستند.

بله ما مجروحیم ولی بی آنکه بدانیم مدتهاست که پیروز شده‌ایم.

این نسلِ زنده و حاضر در اکنونِ ایران در اوج فروتنی و سکوت کار بزرگی کرده است نسلی که آوازهایش در حنجره‌اش و آرزوهایش در قلبش یخ زده است، نه تنها شکست نخورده بلکه یکی از باشکوه‌ترین نسلهای تاریخ ایران است نسلی که خود اجازه‌ی پرسش نداشته ولی فرزندانی تربیت کرده که می‌پرسند، مجروح هست ولی مغلوب نیست، نسلی که کنجکاویهای سلاخی شده‌اش را دور از چشمهای گزمه‌گان، تیمار و احیا کرده و حالا پرسشهایش همه‌جا پرسه میزند، نسلی که با خشن‌ترین شکل فقر دست‌وپنجه نرم کرده است.

سوال اینجاست که امروز کدام معیار، عیار فتح است؟ 

پاسخ، این پرسش است که امروز کدام داستان، کدام روایت در مویرگ جامعه در جریان است؟ خوب به صدای آرام و نجواگر ذهنها گوش کنید کدام آواز غالب است؟ این موسیقی آرام و موزون، تکثیر آگاهی است که در گوشهای ما فرزندانمان میچرخد، نه صدای گوشخراشِ معدود طبلهای توخالیِ خشونت و جهل، این پیروزی مردم است با تمام کاستی‌هایشان.

این مردم حیرت انگیرِ سربلند، امروز نه گدای امید، بلکه شایسته‌ی ستایش چیرگیهای شکوهمندشان در نبردهای نابرابر هستند.

سوگند به تاریکی قبل از سپیده‌دم که خواهید دید روزی را که تاریخ به احترام فاتحان فروتنِ فردا قصیده‌ها خواهد سرود.

 

این یادداشت از دکتر شکوری رو اینجا گذاشتم که بگم امروز در بیست وچهارم آبان سالروز اعتراضات آبان ۹۸  به چشم خودم دیدم که دانش آموزان خیلی از مدارس دخترانه و پسرانه به اختیار خودشون و به احترام درگذشتگان اعتراضات، از حضور در مدرسه خودداری کردن، اولا احسنت به همچینین دانش‌آموزان فهمیده، و آفرین به پدرو‌مادرهایی که نه تنها مخالفت نکردن بلکه باوجود اینکه نتونستن صدای خودشون رو به دیگران برسونن ولی اینچنین بچه‌هایی تربیت کردن که مطالبه‌گر باشن و حق خودشون رو بگیرن و صدای درگلو خفته‌ی والدینشون باشن. ‌‌

 

#همین

 

  • حامد سپهر
۱۸
آبان
۰۱

روی دیوار روبروی خونه‌مون نوشته بودن «مرگ بر دیکتاتور» و چندتا از بسیجیهای محل داشتن روش رو رنگ میزدن تا خونده نشه، بهشون گفتم چرا پاکش میکنید؟ مگه حرف بدیه؟ یکیشون گفت: توهین به رهبر مگه حرف خوبیه؟ گفتم مگه رهبر دیکتاتوره که این شعارها بهش برمیخوره؟! کسی که اینو نوشته شاید منظورش هیتلر یا موسولینی یا مائو یا کس دیگه‌ایی بوده، یکی دیگه از بسیجیا برگشت و گفت: تو هم انگار تنت میخاره‌ها.

 

دیکتاتور هرکی که باشه دیکتاتوره، چه رهبر یه ملت یا حاکم یک جامعه باشه، چه پدرِ یه خانواده‌ی چند نفره یا حتی یک وبلاگ‌نویس!

در کتاب مکتب دیکتاتورها مینویسه؛ «کسی که میخواهد دیکتاتور شود نباید به روحیه‌ی نقد و استدلال مخاطبانش میدان دهد چون در غیراینصورت خودش اولین قربانی این حرکت خواهد بود.

دیکتاتوری رژیمی است که درآن مردم بجای تفکر، نقل‌قول میکنند و همه هم از یک کتاب نقل‌قول میکنند.

دیکتاتورهای امروزی پس از کشتن یا سرکوب کردن مخالفانشان، حکومت خود را به عنوان شکل برتری از دموکراسی، و شاید هم تنها دموکراسی واقعی به رخ مردم میکشند و برای اینکار هرروزه تظاهرات راه می‌اندازند»

 

نوع دیگری از دیکتاتوری که امروزه بیشتر شاهدش هستیم دیکتاتورهای مجازی هستند! بعضی وبلاگ‌نویسها یا صاحبان پیجهای اینستاگرامی و یا کسانی که در توییتر یا فیسبوک یا سایر اپلیکیشنها تولید محتوا میکنن هم یک نوع دیگر از دیکتاتورها هستن.

کسانی که متکلم وحده هستن و کامنتها رو بستن و یا در جواب کامنتهای مخالف با ادبیاتی که در خور شاْن خودشون هست جواب میدن و یا سواد نظردهنده رو به سخره میگیرن.

جای دوری نریم، خیلی از ما وبلاگ نویسها در جایگاهی که هستیم با وجود اینکه از دیکتاتورها بیزاریم و علیه‌ش پست میذاریم ولی در عمل دیکتاتوری خاص خودمون رو داریم. و هر نقدی رو که بهمون و پستمون میشه رو در نطفه خفه میکنیم و هر کامنت مخالفی رو یا جواب نمیدیم یا با مسخره کردن یا بیسواد خطاب کردن نظردهنده سعی در به کرسی نشوندن حرف خودمون داریم بدون اینکه استدلال یا دلایل منطقی برای پاسخ خودمون داشته باشیم.

اینارو نوشتم که بگم در هر جایگاهی که هستیم سعی کنیم دیکتاتور نباشیم و از دیکتاتور حمایت نکنیم که سرانجام هردوتاشون نابودیه.

 

 

#همین

 

پ.ن: دوست عزیزی که پست قبل نوشته بودی حال‌و روز اینروزهای مارو دوست داری، چون توی وبلاگتون نمیشه نظر گذاشت اینجا براتون مینویسم؛ ماهم دست‌وپا زدنهای اینروزهاتون و وحشتی که به جونتون افتاده رو دوست داریم. ‌‌‌‌

 

 

 

 

  • حامد سپهر
۰۷
آبان
۰۱

ما پنج‌شنبه یه نامه داشتیم از مدیریت، که واسه افتتاح یکی از نیروگاههای حرارتی که توسط رئیس جمهور قرار بود انجام بشه بریم اونجا، ولی من جواب نامه رو ندادم و به مدیرمون گفتم ما میریم سمنان چون اونجا پروژه‌مون ناقص مونده اونم اصرار کرد که حتما شما باید برید منم گفتم من اونجا برو نیستم از تیم من هم کسی اونجا نمیره خلاصه پای حراست شرکت باز شد به قضیه و خودش مستقیما تماس گرفت و تهدید کرد که آبروی شرکت در خطره منم گفتم من همچین پروژه‌ایی رو کار نکردم و قبولش ندارم، هرکی کار کرده بره، خلاصه اینکه بعد از کلی بحث ما رفتیم سمنان و یه تیم دیگه رفت اونجا، تا ببینیم چه تصمیمی در موردمون گرفته میشه.

وقتی داشتم این تصمیم رو میگرفتم یاد چند روز پیش و شلوغی فلکه‌ی صادقیه افتادم، یا اون دختری که با وجود شلیک مستقیم لباس شخصیها سرش رو از سان‌روف ماشین بیرون آورده بود و روسریش رو توی هوا میچرخوند و پیامش واسه همه این بود که ما دیگه از شما نمیترسیم  و دیگه قراره چه چیزی بدتر از این سرمون بیاد که الان توی این چهل و اندی سال سرمون اومده؟!

اینو برای دوستانی مینویسم که برای پستهای اینچنینی دیسلایک میذارن و بعضیاشون هم توی خصوصی پیام تهدید میذارن و یا کسایی که با یه اسم دیگه و بی‌آدرس کامنت مخالفت میذارن؛ دوستان عزیز چهل و چهار سال از حکومت جمهوری اسلامی گذشته و کشورمون نه تنها پیشرفت نکرده و درجا نزده بلکه هر روز بیشتر از روز پیش پس‌رفت کرده و عقب‌مانده‌تر و منزوی‌تر شده، گول فریب رسانه‌ایی ج.ا رو نخورید ماهایی که بعضی جاها دستی برآتش داریم متوجه بلایی که سر این مملکت داره میاد میشیم.

برای مثال در زمینه‌ی همین نیروی برق که پریروز پنج‌تا نیروگاه حرارتی رو افتتاح کردن باید بگم که برای کشوری که یکی از بزرگترین بیابانهای دنیا و داره میتونه انرژی برق خورشیدی ارزان تولید کنه واقعا جای تاسفه که نیروگاه حرارتی بسازه که هر ثانیه چندین هزار لیتر مازوت بسوزونه و بغیر از اونکه اونهمه ذخایر معدنی رو هدر بده کلی هم آلودگی ایجاد بکنه، اونهم واسه تولید این نوع انرژی برقی که الان توی جهان منسوخ شده. امارات به اون کوچکی که از سال 2009 تولید برق هسته‌ایی رو شروع کرده روزانه 4200 مگاوات برق تولید میکنه ولی ما با اینهمه ادعا و اینهمه سال فقط 900 مگاوات تولید داریم!

میزان برداشت قطر از ذخایر مشترک گاز پارس جنوبی سه برابر ماست!

توی صنایع کشاورزی وقتی بعد از چهل و چهار سال ما هنوز به روش سنتی کشاورزی میکنیم که اینهمه هدر رفت محصول و آب رو داره یعنی بیخودی داریم خودمون رو گول میزنیم در حالی که باید بعداز اینهمه سال و اینهمه پتانسیل، ما قدرت اول کشاورزی منطقه بودیم.

در زمینه‌ی بازیافت مواد ما هیچ حرفی برای گفتن نداریم که هیچ، بلکه جزو بزرگترین مصرف کننده‌ی نایلون جهان شدیم که تصاویرش رو توی طبیعت میتونید ببینید. در زمینه‌ی فاضلاب شهری یا همون طلای خاکستری هیچ کار زیرساختی صورت نگرفته حتی توی شهرکهای جدید الاحداث که اول باید سیستم فاضلابش اوکی بشه بعد زمینها واگذار بشه ما هیچ کاری نکردیم. ما هنوز هم با آب آشامیدنی صنایع فولادمون رو تامین میکنیم و با آب آشامیدنی دوش میگیریم و ماشین و ظرف میشوریم!

در زمینه‌‌های بهداشت، مالیات، امنیت، آموزش، هنر، سیاست خارجی، تامین اجتماعی و .... ما هنوز هیچ پیشرفتی نداشتیم که هیچ چندین سال هم عقبتریم. 

فکر نمیکنید الان وقت تغییره و شاید هم خیلی دیر شده؟

اینها سیاه نمایی نیست دوستان عزیز اینها واقعیت جامعه و حکومتیه که دارید سنگش رو به سینه میزنید یعنی کسانی که ماموریت دارن که غارت کنن و خرابکاری کنن و در موقع لزوم فلنگ رو ببندن، نمیدونم درجریان حدودا پنج پروازی که روزانه خانواده‌های مسئولین رو از کشور خارج میکنه هستین یا نه! بعدش شما هنوز داری به هموطن‌ت شلیک میکنی!!

روزی که این قضایا تموم شد، شماها میمونید در برابر ملتی که از شما متنفر خواهند بود.

امروز روز تصمیمه که رجوع کنید به منطقتون و عقلتون و تصمیم بگیرید که کدوم طرف بایستید.

 

 

#همین

 

  • حامد سپهر