همراز

خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

همراز

خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

بایگانی

۵ مطلب در تیر ۱۴۰۱ ثبت شده است

۲۴
تیر
۰۱

در سال ۱۹۸۸ یک فروند هواپیمای آمریکایی مسیر لندن _ نیویورک بر فراز لاکربی منفجر شد و ۲۷۰ نفر سرنشین اون که اغلب آمریکایی بودن کشته شدن!

سروصدای زیادی توی دنیا به راه افتاد و گفتن کار لیبی بوده!

لیبی و سرهنگ قذافی تاکیداً گفتن کار ما نبوده اما آمریکا اصرار داشت که سرهنگ قذافی پشت این جریان بوده ( البته ایران هم در مظان اتهام قرار داشت بخاطر اینکه میخواد انتقام هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری کشورش رو بگیره) و به همین بهانه آمریکا تحریمهای شدیدی علیه لیبی وضع میکنه!

چند سال بعد از او تحریمها سرهنگ قذافی نامه‌ایی به سازمان ملل نوشت که اگر آمریکا از تحریمهاش صرفنظر بکنه ما هم مسئولیت انفجار هواپیما رو به عهده میگیریم و به خانواده‌های قربانیان مبلغ ۱۰ میلیون دلار خسارت میدیم.

این در حالی بود که از اول هم انفجار هواپیما کار خود آمریکا بود و بهانه‌ایی برای تحریم لیبی و جلوگیری از صادرات نفت اون کشور! 

اخیرا پسر سرهنگ قذافی «سیف السلام قذافی» هم مصاحبه کرد و گفت ما در اون شرایط مجبور شدیم بخاطر منافع ملت و کشور، جلوی آمریکا کوتاه بیاییم!

 

بعد توی کشور خودمون جوان انقلابی و وزیر کار سابقمون جناب عبدالملکی مصاحبه کرده گفته تحریم، کشورهای کره‌شمالی و لیبی رو قدرتمندتر کرده!! پس در نتیجه اینکه تحریمها علیه ایران تاثیری ندارد و برعکس قویتر هم میشیم!

بابا اینا خودشون میگن ما مجبور شدیم جلوی آمریکا زانو بزنیم بعد شما میگی قدرتمند شدن!! لیبی که با بهار عربی به فنا رفت، کره‌شمالی هم به انزوا رفته!

 

منظور من از این مطلب این نیست که بریم جلوی آمریکا زانو بزنیم بلکه منظورم اینه که سکان کشتی مملکت رو به سمتی نچرخونیم که عاقبت به زانو زدن ختم بشه! و اون امامزاده‌هایی( چین و روسیه) که بهشون دخیل بستیم هم شفا بده نیستن!

متاسفانه سکان کشتی مملکت دست کسانی افتاده که با وارونه نشون دادن تاریخ و تجویز فقر و انزوا و مصیبت و بدبختی و اقتصاد مقاومتی، میخوان که اقتصاد بیمار مملکت رو مداوا کنن.

فکر نمیکنید که وقتش رسیده که به صداقتشون شک کنید؟!

 

پ.ن: مورد هدف قرار دادن هواپیمای خودی برای  رسیدن به یک منظور یا جلوگیری از یه فاجعه‌ی بزرگتر انگار چیز جدیدی نیست!

 

#همین

 

 

  • حامد سپهر
۱۳
تیر
۰۱

یه جایی خانم سوگل مشایخی میگه؛ عاشق فقط وظیفه‌ش عشق ورزیدنه و اینکه فقط به آرامش معشوق فکر کنه و خواسته‌ی اون، و توقعی هم از معشوق نداشته باشه حتی توقع پاسخ، در واقع رفتار و عشق ورزی خودش رو منوط به پاسخ معشوق نکنه.

حافظ میگه:

وظیفه تو دعا گفتن است و بس

در بند این نباش که نشید یا شنید 

یعنی به این نتیجه میرسه وقتی عاشق به این مرحله رسید، عشق میشه فضای زیبای ذهنیِ اون، ونه چیزی که بخاطرش کسی مجبور به کاری بشه.

 

یه زن و شوهری توی آشناها داریم که این مردِ چوب تو سریِ کل مردای فامیلِ!

هر دو شاغلن ولی زنه زودتر برمیگرده خونه و تا میرسه وسایلش رو پرت میکنه یه گوشه‌ی خونه و لم میده روی کاناپه و تلویزیون تماشا میکنه تا مٓردهِ بیاد و ناهار رو آماده کنه البته همون غذایی که از شب قبل بار گذاشته و بعدش خونه رو مرتب کرده و لباس چرکها رو ریخته تو ماشین‌لباسشویی و لباسهارو اتو کرده و آشغالها و دم در گذاشته و چند روز قبلش هم رفته سبزی و نخود لوبیا و گوشت و مرغ گرفته و پاک کرده و فریز کرده و جاروبرقی کشیده و گردگیری کرده و ....

و بعد ناهار هم ظرفها رو آروم میشوره تا مزاحم خواب خانومش نشه و شبا قبل از خواب یه دور خانومش رو کامل ماساژ میده تا یه وقت از بدن درد شاکی نشه ...

جالبه مٓرده بخاطر رسیدگی به کارهای خونه و خواسته‌های همسرش قید هرجور دوستی و باشگاه و تفریح مجردی رو زده و حتی گاها بخاطر همسرش با خانواده‌ی خودش هم رفت‌وآمد نمیکنه و حتی توی مراسماتشون حضور پیدا نمیکنه ولی اگه قرار باشه خانومش جایی بره همه‌ی برنامه‌ها رو براش ردیف میکنه حتی ماشینش رو هم میشوره تا اون به دورهمی با دوستاش یا گردشش برسه.

خلاصه نٓقل این خانواده همیشه نُقل همه‌ی دورهمیهای فامیله، مردها از زن‌ذلیل بودن مٓرده میگن و زنها از عشقی که مٓرده به زنش داره!

این وسط چیزی که بیشتر ذهن منو درگیر خودش میکنه اینه که این واقعا اسمش عشقه!! و بقول خانم مشایخی عاشق فقط وظیفه‌ش عشق ورزیدنه؟ بدون هیچ انتظاری؟؟!!

یعنی اگر این وسط شما عشق رو بذاری کنار، هیچ مفهومی نداره که یه نفر اونهمه هزینه کنه و ازدواج کنه تا بغیر از خودش، کارها و وظایف یه نفر دیگه رو به عهده بگیره و همه‌جا به دستور اون عمل کنه و اختیاری از خودش نداشته باشه و انتظار پاسخی هم نداشته باشه! آیا بهتر نبود مجرد می‌موند و جلوی کولر روی کاناپه دراز میکشید و پدر مادرش کارهاشو انجام میدادن!؟

میخوام بگم این وسط خواسته‌های عاشق چی میشه و تا کجا میتونه این فداکاری و از خودگذشتگی رو بکنه؟ بنظرتون یه رو خسته و پشیمون نمیشه!؟

 

پ.ن: الان سیل کامنتهای خانومها میاد که از این مردا کجا پیدا میشه😄

 

 

#همین

 

 

 

  • حامد سپهر
۱۰
تیر
۰۱

رئیس سازمان حج و زیارت: هر زائر ۴۵۰۰ دلار یارانه دریافت میکند آنهم دلار ۹ هزار تومنی!!

پیش بینی شده امسال ۳۵ تا ۴۰ هزار نفر ایرانی به حج بروند!!

سوال۱_ مگه حاجی نباید استطاعت مالی داشته باشه؟ ۲ نمره 

سوال۲_ اگه دولت پول نداره این ولخرجی‌ها چیه؟ چرا ننه من غریبم درمیاره؟ ۲نمره

سوال اصلی هم اینه که آیا این حق ضعفا نیست که به توانگرها میدین؟

و اینکه در شرایطی که بسیاری از مردم از تهیه قوت روزانه‌ی خودشون عاجزن، دولت چهارهزار میلیارد سوبسید میده که ریخته بشه به خزانه‌ی دولت عربستان!!!

فقط ظالمان میتونن همچین ظلمی در حق مردم کشورشون بکنن.

 

 

#همین

  • حامد سپهر
۰۴
تیر
۰۱

این کلیپ رو حتما طی این چند روزه که توی فضای مجازی وایرال شده دیدین( حضور بدون حجاب و نامتعارف دختر پسرهای شیرازی توی یکی از پارکهای این شهر )!

میخوام گریزی بزنم از این موضوع تا در آخر برگردیم به خود کلیپ.

آبانماه پارسال ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌امیرمقصودلو یا همون تتلو، خواننده‌ی جنجالی کشورمون قرار بود کنسرتی در کشور ترکیه برگزار کنه یکی دو روز قبل از کنسرت، تتلو که راه به راه از خودش و بَندش عکس و فیلم منتشر می کرد به یکباره پیج اینستاگرامش رو بست. این رفتار تتلو فقط مخصوص به اینستاگرام نبود و اعلام کرد که کانال تلگرام خودش رو هم به قیمت 150 میلیون تومان فروخته و دیگه هیچ فعالیتی در اینستاگرام و تلگرام نداره و فقط در یوتیوب حضور خواهد داشت این کارهای تتلو موجب ترس هواداراش شد و خیلی‌ها تصور کردن که شاید کنسرت هم برگزار نشه.

اما اون حجم استقبال از کنسرتش باعث تعجب خیلی‌ها شد چون دو ماهی میشد که تتلو در حال فروش بلیط کنسرتش بود و خیلی‌ها تصور می کردند که چون هواداران سلطان همه نوجوانانی هستند که بدون مادر و پدر خودشون نمیتونن از کشور خارج بشن بنابراین استقبال چندانی از این کنسرت نمیشه اونهم در شرایط کرونا، اما به یک باره همه پیش‌بینی‌ها غلط از آب درآمد. ازدحام ناشی از فشار جمعیت در ورودی‌های منتهی به سالن اجرای کنسرتِ امیر تتلو در شهر استانبول در شبکه‌های اجتماعی وایرال شد.

پایین کشیدن شلوار تتلو در کنسرت و تتو زدن آقای خواننده

ناگفته نماند که حواشی کنسرت تتلو هم کم نبود ، این خواننده دست به اقدامات نامتعارفی در اجرای خود زد. در قسمتی از اجراش دختری شلوار اونو پایین کشید و در قسمتی دیگه از کنسرت، در حالی که بر صندلی شاهانه‌ای نشسته بود و در حال تتو زدن بود آهنگ می خوند. البته رفتارهای نامتعارف و غیر قابل پخش در کنسرت تتلو چیزی نبود که مخاطبان رو متعجب کنه ، زیرا این رفتارهای عجیب رو از اون بعید نمی‌دونستن.

این کنسرت با تمام حواشی، درآمد بسیار بالایی رو نصیب جیب این خواننده کرد ؛همچنین جمعیت بسیاری که برای دیدن اون اومده بودن هم، بسیاری از دوربینها و رسانه‌ها رو به اونجا کشوند و تتلو رو نقل مجالس و محافل کرد.

چرا تتلو در اینستاگرام دنبال کننده زیادی داره؟

 

 این روزها افراد زیادی، خصوصا از قشر دانشگاهی و تحصیل‌کرده، دیده می‌شن که با رویکردی انتقادی از امیر تتلو صحبت می‌کنن اونها عمدتا تتلو و طرفدارانش رو افردی مبتذل می‌دونن و گاهی تمسخرش می‌کنن، گاهی از اون متنفر هستن و گاهی هم اونو نادیده می‌گیرن.

اما واقعیتی که در بیرون از ذهنیت این افراد جریان دار اینه که تتلو هست و طرفداران زیادی داره؛ مطابق با داده‌کاوی‌ها اون  ۲۱مین صفحه پرفالوئر اینستاگرام در میان صفحات ایرانی رو داره و توی همون روزا پس از شکستن رکورد لایو اینستاگرامی، بیش از ۸۰۰هزار فالوئر جدید پیدا کرد و حالا بیشتر از ۴ میلیون فالوئر اینستاگرامی داره.

تعداد زیاد حامیان تتلو، نشانه‌ای از تغییر فرهنگ جامعه‌س. البته این تغییر اتفاق جدیدی نیست و چند سالی هست که نشانه‌های تغییر فرهنگی جامعه نمایان شده. اما کسانی که توی «اتاق پژواک» خودشون گرفتارن و محیط بیرون خودشون رو نمی‌بینن، مدام از خبر استقبال عمومی از تتلو، شگفت‌زده شده و می‌پرسن: «مگه ممکنه چنین کسی این قدر طرفدار داشته باشه؟» و سپس سریعا نتیجه می‌گیرند که جامعه دچار ابتذال شده.

اما جامعه دچار ابتذال نشده. توسعه تکنولوژی و شبکه‌های اجتماعی، باعث شده جامعه ایران متکثر شده و دیگه سلایق و علایق مردم رو تحت یک چارچوب و قالب از پیش‌تعیین‌شده نمیشه دسته‌بندی کرد. 

مصرف نقش دوگانه‌ای بازی می‌کنه. ابتدا فرد رو متفاوت از وضعیت گذشته می‌کنه، سپس گونه‌های جدید زیستن رو برای اون ممکن میکنه، زمینه‌های ارتباطی جدیدی برای اون فراهم میکنه، سبک زندگی و هویت جدیدی برای فرد ایجاد می‌کنه و در نهایت طبقه متوسط جدید تقویت می‌شه.

 

اما ربط این صحبت‌ها به تتلو چیه؟

تتلو شاید نمادی باشه از امکانِ داشتن سبک زندگی متفاوت در یک جامعه ایدئولوژیک. برای کسی که به دنبال سبک زندگی جدیدیه و سبک زندگی ایدئولوژیک رو نمی‌پذیره، تتلو جذابیت داره چون نماد آشکاری از نافرمانی از این سبک زندگیِ و شاید یکی از دلایل استقبال اینستاگرامی‌ها از اون، در کنار سایر دلایل فرهنگی و اجتماعی همین باشه.

حالا برگردیم به اون کلیپی که اول پست اشاره کردم، درست یا غلط باید بپذیریم که نسل جدید و جامعه دیگه دنبال یکسری دیکته‌های قدیمی و نخ‌نما شده نیست. نسل جدید و تربیتش ملزوماتی لازم داره که نباید جامعه چشمش رو به روی اون ببنده و اونو انکار کنه و یا نادیده بگیره وگرنه تبعات سختی در انتظار جامعه خواهد بود 

 

 

#همین

 

 

 

 

  • حامد سپهر
۰۲
تیر
۰۱

چند روز پیش که خواهرزاده‌مو برده بودم کلاس پیانو همونجا توی آموزشگاه روی مبل نشستم تا کلاسش تموم بشه و برگردیم، چون صرف نمیکرد که اینهمه راه رو برم خونه دوباره برگردم.

توی سالن انتظار که نشسته بودم یه پسر ۱۰ یا ۱۲ ساله از کلاس بیرون اومد و نشست روی مبل کنار میز منشیِ خوش مشرب آموزشگاه، تا مادرش بیاد دنبالش، توی این تایم خیلی تابلو طور گیر داده بود به منشی آموزشگاه و داشت مخ‌زنی میکرد! جوری که من و مادر یکی از هنرجوها، که اونم منتظر تموم شدن کلاس بچه‌ش بود و منشی آموزشگاه خنده‌مون گرفته بود.

همش دوست داشت هرجور که شده سرصحبت رو از هر طریقی باز کنه و همش سوالهای جورواجور میپرسید اینکه: اینهمه صدا اذیتتون نمیکنه؟ خودتون به چه سازی علاقه دارین؟ خودتون ساز میزنین؟ به گیم هم علاقه دارین؟ چرا دو هفته بود که نبودین؟ خلاصه یکسری سوالهایی که نشون از علاقه به همصحبتی میداد اونهم توی این سن!:))

به ۱۰ یا ۱۲ سالگی خودمون فکر میکردم و اینکه اونروزا دغدغه‌مون چی بود و غرق چی بودیم!؟

و به بچه‌های نسل جدید و این پسر ۱۰ یا ۱۲ ساله فکر میکردم که علاقه رو چطور معنا میکنن و عشق و دوست داشتن رو! و آیا اینکه روش تربیت ماها درست بود یا این روش! یا اینکه لزومی داره این بچه‌ها اینقدر زود به بلوغ برسن!؟ و آیا این جبر روزگاره یا شرایط محیطی؟

و اینکه چرا بچه‌ها باید ندونن که برای شروع کردن آرزوها و برای جنگیدن و برای اینکه یه روزی صداشون به گوش دنیا برسه مسیر، یه مسیر هالیوودی و شبیه یه آگهی تبلیغاتی نیست! دیدین این آگهی‌های تبلیغاتی که همه‌ی بچه‌ها خوشکلن(حداقل شبیه من نیستن) بچه‌ها توی گِل غلت میخورن مادرشون لبخند میزنه چون پودر لباسشویی فلان رو داره! توی دنیای واقعی لکه‌ها روی لباسها میمونن، تن ماهیها اونقدر خوشمزه نیستن، رنج هست، ضریب اصطحکاک صفر نیست، خانواده‌ها اونقدر هم شاد و خوشبخت نیستن، وقتی شروع میکنیم اضطراب کل وجودمون رو فرا میگیره همه چیز عالی پیش نمیره و این قیمتیِ که باید بپردازیم «بهای بلیط زندگی».

شاید ما به این نسل در کنار رنجی که باید بکشن، پرداختن این بها رو یاد نمیدیم.

 

 

#همین

 

  • حامد سپهر