مستحق!!!
چند روز پیش که اول ماه صفر بود مادر سفارش کرد یه صدقه در بیام یا بدم یه گوسفندی یا خروسی قربونی بکنن و بدیم به یه مستحق، چون معتقده ماه صفر خوش یمن نیست یا به قولی سنگینه !!
فلسفه این رسم رو واقعا نمیدونم ولی بشخصه بهش اعتقاد ندارم .
یاد انیمیشنfree birds افتادم که بوقلمونها تصمیم گرفتن واسه اینکه توی روز شکر گذاری (به انگلیسی: Thanksgiving Day)خورده نشن یه فکری بکنن بنظرم اینجا هم گوسفندا و خروسها باید دست بکار بشن :))
عصری موقع برگشتن از شرکت واسه اینکه حرف مادر زمین نیوفته و به دلش نیاد رفتم سمت شوش و یه خروس چاق و چله گرفتم ( گوسفند خیلی گرون بود انصافا) و همونجا بریدن و بعد اون مشکل اصلی شروع شد اونهم پیدا کردن مستحق واقعی.
با خودم گفتم واقعا مستحق به کی میگن ؟؟ توی مسیر چندتا نون خشکی دیدم از اینا که ضایعات جمع میکنن گفتم خب میدم به اینا ولی با خودم گفتم اینا بازم منبع درآمدی دارن و یه حقوق بخور نمیر.
بعدش با خودم گفتم شاید مستحق همون آقایی باشه که سر یه 500 تومنی با یه دستفروش چونه میزنه ولی دیدم لباسی که تنشه راحت 500_ 600 هزار تومن پولشه و مطمئنم موقع خریدنش اینقدری که اینجا چونه زده اونجا نزده. گفتم شاید مستحق همون آقای شاسی بلند سواریه که پول نداره یه شاخه گل از بچه گل فروش پشت چراغ قرمز بخره . یا شاید هم اون پیمانکاری که سر برج پول کارگراشو نداده ! تو این فکرا بودم که مامان زنگ زد گفت: اومدنی میوه هم بخر .
داشتم میوه ها رو سوا میکردم و میریختم تو نایلکس که چند تا جعبه میوه پلاسیده نظرم جلب کرد به شوخی گفتم: اینا برا اینه که بریزیشون تو چرخ گوشت و لیته درست کنی و بدی به خورد مردم ؟:))
گفت: نه آقا ما از اون کاسباش نیستیم این میوه ها هم مشتری داره ، یه عده مستحق آبرومند هستن که عصرا میان اینارو میبرن .
گفتم : پس این خروس رو هم بده به یکی از مستحق تریناشون
#همین
- ۹۷/۰۷/۲۲
دنیای بدی داریم.