همراز

خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

همراز

خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

بایگانی

رحم کنید!

سه شنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۸، ۰۹:۰۸ ق.ظ

به دوستان قول داده بودم سفرنامه قرقیزستان رو بنویسم ولی چون ایام تاسوعا و عاشورای حسینیه خواستم اول یه پستی در مورد این ایام بنویسم بعد ایشالا اگه عمری بود در مورد قرقیزستان هم مینویسم .

خانوم کحالی رو یادتون هست؟؟ مستاجرمون رو میگم ، اگه در موردش چیزی نمیدونید این پست رو بخونید چند روز قبل از رفتنم به ماموریت بهم گفته بود تا با هم بریم اداره پست تا بسته ایی که دختراش از کانادا براش فرستاده بودن بگیریم ، دختراش پزشک هستن و داروهاشو از همونجا براش تجویز میکنن و میفرستن منم چون ماموریت یهویی برام پیش اومد و نتونستم باهاش برم ، بهش قول دادم به محض برگشتنم باهاش برم و بسته رو از پست تحویل بگیریم.

فردای روزی که برگشتم یک روز قبل از تاسوعا بود و با وجود اینکه میدونستم اکثر خیابونا بخاطر دسته های عزاداری بسته میشن ولی چون داروهای خانوم کحالی تموم شده بود و باید حتما دارو رو استفاده میکرد مجبور شدیم همون روز بریم. میخواستم ویلچرش رو از پارکینگ بیارم که دیدم باد نداره به همین خاطر مجبور شدیم واکرش رو ببریم. نزدیکیهای اداره پست خیابون رو بسته بودن بزور تو یه کوچه جای پارک پیدا کردم و به خانوم کحالی گفتم چند دقیقه تو ماشین بمونه تا من کارت ملیشو ببرم تا شاید لازم نباشه خودش اون همه راهو پیاده بره ولی متاسفانه هرچقدر به اون کارمند پست توضیح دادم که خیابون بسته س و پیرزن نمیتونه راه بره و روز دیگه هم نمیتونه بیاد قبول نکرد.<br> بناچار رفتم و کمک کردم تا با واکر اون مسیر رو پیاده تا پست بریم کارمند اداره پست کلی از کارش خجالت کشید و عذرخواهی کرد . موقع برگشت به خانوم کحالی گفتم تا جلوی اداره پست وایسته تا شاید از مامور پلیس اجازه بگیرم تا مانع رو از سر کوچه برداره تا برم همونجا سوارش کنم، مامور یه سرکار استوار بود و قبول کرد . سریع دور زدم رفتم خانوم کحالی رو سوار کردم، تا خواستم حرکت کنم یه سرگرد جلومو گرفت گفت: مگه نمیبینی خیابون بسته س چرا اومدی اینجا؟ بهش گفتم: من از همکارتون اجازه گرفتم. با لحن بدی گفت: همکار من غلط کرد بتو اجازه داد؟! با ناراحتی بهش قضیه رو توضیح دادم و گفتم: اگه میخوای منو جریمه بکنی جریمه کن ولی حق نداری به همکارت توهین کنی! اسم کاری که کرده انسانیته و تو حق نداری کار اونو زیر سوال ببری. بعدشم یه خیابون خالیه که جلوشو بستی سایت نیروگاه هسته ایی نیست که اینقدر جدیت نشون میدی، شما رو گذاشتن اینجا که خیابون رو ببندی و در مواقع ضروری باز کنی وگرنه لازم نبود شما اینجا وایسی. خلاصه نه توضیحات من قانعش کرد و نه توجیهات اون منو. حرکت کردیم ، خانوم کحالی گفت: امان شما مومن ها که به همدیگه رحم نمیکنید، مگه تو دین شما سفارش نشده که به همدیگه رحم کنید تا خدا هم بهتون رحم کنه؟ گفتم : چی بگم والا همه که یه جور فکر نمیکنن.

امام حسین شب قبل از عاشورا چراغها رو خاموش کرد و دستور داد کسایی که حق الناسی به گردن دارن شبانه از لشگر امام برگردن به دیار خودشون و این نشون میده حتی کشته شدن در راه حسین که بزرگترین فضیلت محسوب میشه باعث بخشیده شدن حق الناسی که به گردنمون هست نمیشه.<br> دوست عزیزی که یازده ماه حق مردمو میخوری، داروی تقلبی وارد میکنی، شیر خشک فاسد وارد میکنی، کار مردم رو تو ادارات به بهونه نماز خوندن به فردا موکول میکنی، پشت شیشه ماشینت مینویسی یا ابا عبدالله و با همون ماشین مزاحم زن و بچه مردم میشی ،جنس انبار میکنی تا گرون بفروشی، و.... به امید اینکه زیر بیرق امام حسین تو این یکماه بخشیده بشی معلومه که هیچی از پیام قیام امام حسین هیچی متوجه نشدی و بیخودی شوآف میکنی.

 

#همین

 

 

پ.ن: نگو سی هزار کوفی کربلا اومدن تا حسین رو بکشن

کوفی که میگی دور خودم و خودت رو خط قرمز میکشی

بگو سی هزار گنهکار!

اونوقت تا ما هم ترک گناه نکرده باشیم تو این دایره ایم

  • حامد سپهر

نظرات  (۱۱)

اون پستی که درباره خانوم کحالی بود هر کاری کردم سنجاق نشد
اینجا بخونید
http://hamraz92.blog.ir/1396/08/30/%D9%85%DA%AF%D9%87-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D9%87%D9%85-%D8%AA%D8%B1%D8%B3-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%87
روضه خونمون شب تاسوعا یه روضه خوند ملت زار زار گریه میکردن،
وسط گریه گفت حالا اشک ریختی،اشک حسین خریدار خودشو داره ولی یه وقت فکر نکنی این اشک جای عمل و نماز و... میگیره!
کلی باهاش حال کردم


متاسفانه بنی امیه از اسلام ظاهرشو حفظ میکرد
بعد اینهمه قرن وضع همچنان همونه
البته من هنوز هم میگم یه روز هممون خوب میشیم...
پاسخ:
دقیقا همینه ما خودمونو با گول میزنیم که با گریه برای حسین همه کارهامون بخشیده میشه
  • بهارنارنج :)
  • یه کاری کنیم ما دیگه امام حسین شرمنده نکنیم...اپنا هرکاری کردن
    پاسخ:
    باور کنید خود امام حسین هم شاید راضی به این ریخت و پاشها و تظاهرها نیست
  • פـریـر بانو
  • واقعا غافلیم...
    فقط عزاداری می‌کنیم و فکر نمی‌کنیم به کربلا و اتفاقاتش...
    پاسخ:
    متاسفانه توی عزاداریهامون شور حسینی هست ولی شعور حسینی نیست
  • פـریـر بانو
  • دقیقا...
    پاسخ:
    متاسفانه
    بدتر از همه اونایی که هر چی از دهنشون در میاد به خانما و دخترای مردم میگن و بعد میرن توی دسته ی اقا امام حسین زنجیر میزنن یکی نیست بگه ای خدا کنه اون زنجیر توی فرق سرت بخوره ن ،
    پاسخ:
    آره والا:)
    حرفی برای گفتن نمی مونه متاسفانه...
    پاسخ:
    حرف که زیاده کو گوش شنوا
    کسایی که پارتی‌بازی می‌کنن و حق خیلیا رو می‌خورن، کسایی که غبیت می‌کنن، دو به هم‌زنی می‌کنن و... همه در صف اول عزاداری بودن با کت و شلوار!
    پاسخ:
    متاسفانه همینطوره
    یه فروشگاه ابزارآلات سر خیابون ما هست یازده ماه و بیست روز جنسهاشو دوبله سوبله به مردم میفروشه بعدش ده روز محرم بقول شما با کت و شلوار وایمیسه جلوی مغازه ش چایی احسان میده
    تکبیر میگوید.
    پاسخ:
    موءید باشی فرزندم:)))
    شما چرا کارهای مهمتون و میذلرید تو این روزهای شلوغ انجام بدید:)
    قبلا هم روز تظاهرات همچین مشکلی داشتید:)
    اداره پست شما بسته پستی و نمیاره جلوی در خونه؟؟؟
    پاسخ:
    آدمای دقیقه نود که میگن ماییم دیگه :))
    گویا آوردن بسته رو ما نبودیم برگشت خورده
    دلنشین بود این پست...
    عاقبت بخیر بشیم ان شاء الله.
    پاسخ:
    ممنون که خوندین
    ایشالا:)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">