همراز

خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

همراز

خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

بایگانی

برو جلو غمت نباشه...

سه شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۲۰ ق.ظ

 

در سال ۱۹۳۷ در انگلستان یه مسابقه فوتبال بین تیم‌های چلسی و چارلتون بعلت مِه غلیظ در دقیقه 60 متوقف شد.  اما «سام‌ بارترام» دروازبان چارلتون 20 دقیقه پس از توقف بازی همچنان توی دروازه بود! چون بعلت شلوغی پشت دروازه اش سوت داور رو نشنیده بود. اون با دست هایی گشاده و با حواس جمع در دروازه مونده بود و با دقت به جلو  نگاه می کرد تا به گمان‌خودش در برابر شوت های حریف غافلگیر نشه . وقتی بیست دقیقه بعد پلیس ورزشگاه به اون نزدیک شد و خبر لغو مسابقه رو بهش داد سام بارترام با اندوهی عمیق گفت: چه غم انگیزه که دوستام منو فراموش کردند در حالی که من داشتم از دروازه اونها محافظت می کردم. در طول این مدت فکر می کردم که تیم ما در حال حمله است و به تیم رقیب مجال نزدیک شدن به دروازه ی ما رو نداده !

 

_توی میدون زندگی چه بسیار بازیکنانی هستن که از دروازه آنها با غیرت و حمیت حراست کردیم اما با مه آلود شدن شرایط در همون لحظه اول میدون رو خالی کردن و ما را تنها گذاشتن!

 

_هفته پیش طی جلسه ایی که با مدیر عامل داشتیم ، با مدیرها قرار گذاشتیم در مورد یه پروژه حرفمون یکی باشه ولی چند دقیقه بعد که جلسه شروع شد احساس کردم که فقط من دارم روی اجرای پروژه پافشاری میکنم و بقیه فقط داشتن نگاه میکردن.

 

#همین

  • حامد سپهر

نظرات  (۱۶)

عالی بود.
پاسخ:
لطف داری ممنون
این را با همه وجود حس کرده ام...
پاسخ:
خیلی سخته پشتتو خالی کنن
  • شارمین امیریان
  • سلام.
    معمولا همین جوریه. ادما ترجیح میدن پشت بقیه قایم بشن. اگه اون چیزی که میخواستن شد که چه عالی. اگه نشد لااقل خودشون رو خراب نکردن... همینه که هیچ وقت هیچ اعتراض و انتقاد و پیشنهادی به نتیجه نمیرسه 😐
    پاسخ:
    ازاین آدما متاسفانه زیاد دیدم که دوست دارن حرفشون رو با زبان بقیه بزنن و مواقع خطر ناپدید بشن
    "توی میدون زندگی چه بسیار بازیکنانی هستن که از دروازه آنها با غیرت و حمیت حراست کردیم اما با مه آلود شدن شرایط در همون لحظه اول میدون رو خالی کردن و ما را تنها گذاشتن!"

    چقدرررر این جمله رو درک میکنم و ... بیخیال :)
    پاسخ:
    متاسفانه توی برهه هایی از زندگی برا هممون اتفاق افتاده البته اتفاق بدی هم نیست کمک میکنه آدمای دوروبرمون رو بهتر بشناسیم
  • بلاگردون بلاگرونه
  • میشه هشتگ پست تاثیرگذار براش زد. :)
    ممنون
    پاسخ:
    نه بابا اونجوریا هم نیست شما لطف داری
    هیچ وقت از فوتبال هیچی نفهمیدم :(((
    پاسخ:
    فوتبال!!؟
  • آقای سر به‍ راه
  • من رفیق های خوبی دارم از همون اول میگن ما پایه نیستیم و قشنگ دستت میذارن تو پوست گردو:/
    پاسخ:
    خیلی خوبه که همون اول موضع خودشون رو مشخص میکنن و امید واهی نمیدن
    حس خوبی نیست که برای خیلی هامون ملموسه و شاید بارها تجربه کردیم.
    خیلی خوب بود ممنون :)
    پاسخ:
    متاسفانه هست همچین چیزایی
    ممنون از شما که خوندین:)
    خیلی خوب بود
    پاسخ:
    شما خوب خوندین ممنون:)
    اخ اخ اخ اخ دقیقا حال منه...
    پاسخ:
    سخته واقعا میدونم
  • بهارنارنج :)
  • هیییی چه غم انگیزه
    پاسخ:
    غم انگیزترش وقتیه که کسی که انتظارش رو نداری اینکارو میکنه
    ولی برای رشد ضروریه انگار این سیلی!!!
    شاید یکی توشصت سالگی بفهمه اینو یکی توی دروازه یکی تو خانه سالمندان
    یکی تو۲۶سالگی!!!!
    خداروشکر الان فهمیدم که هیچکس برای ادم نمیمونه و کسی به فکرم نیست باید خودم فکر خودم باشم فقط
    و تنها ناجی زندگیم خودمم
    پاسخ:
    متاسفانه یه کسایی پشتت رو خالی میکنن که خیلی روشون حساب باز کردی
    سلام آقای سپهر ....
    خیلی جاها این اتفاق میفته این نشون میده نباید به کسی اعتماد کرد ،بعد از اینکه دوسه بار از اطرافیان این رفتارو دیدم به خصوص وقتی که روی پژوهشم کار میکردم تصمیم گرفتم تو این موارد اعتماد نکنم ولی بعضی وقتا از دستم در میره:|
    پاسخ:
    سلام ممنون از نظرتون
    البته کلا که نمیشه به کسی اعتماد نکرد
    مثال میزنم ؛درسته الان خلاف زیاد شده و کمتر میشه اعتماد کرد. مثل یکی از دوستای ما که به هیچ مکانیکی اعتماد نداره که ماشینو صبح بده واسه تعمیر و عصر بره بگیره ، مجبور میشه خودشم بره صبح تا عصر وایسه بالا سر مکانیک تا ماشینش تعمیر بشه چون هم به مکانیک اعتماد نداره که قطعه چینی بندازه رو ماشینش و هم به شاگرد مکانیک اعتماد نداره که ماشینشو ور نداره بره دور دور ، خلاصه مکافاتی داره برا خودش:)
    مهم اینه که به کی اعتماد کنی که یه وقت پشتتو خالی نکنه.

    اینکه میگین بجای همه بگم هرکسی درسته ،ولی آقای سپهر شناخت آدما خیلی سخته ...از کسایی که اصلا انتظارشو ندارم چیزایی دیدم که هنوزم باورم نمیشه برای همین با خوندن پست شما مواردی رو به یاد آوردم که برام اتفاق افتاد. و من اذیت شدم ... شما درست میگین بایدبه کسی اعتماد کنم که پشتمو خالی نکنه ولی مشکل از منه که آدم شناس خوبی نیستم و میدونم زود باور میکنم، برای همین بیشتر اوقات گارد میگیرم تا کسی نزدیک نشه من دوباره اون اتفاقاتو تجربه نکنم،ولی بازم بعضی اوقات شکست میخورم :(
    پاسخ:
    بله متاسفانه دوره زمونه ایی شده که اعتماد کردن خیلی سخت شده ما هم عالم به غیب نیستیم که ذات آدمارو بشناسیم
    راهکارش این میتونه باشه که بجای گارد گرفتن و نزدیک نشدن با احتیاط نزدیک بشیم و روابطمون رو با آدمای دوروبر در حالت سطحی نگه داریم و تا مطمئن نشدیم که آدم قابل اعتمادی هست وارد دایره روابط نزدیکمون نکنیمش
    توی ارتباطات سطحی کم کم آدم شناسیمون هم تقویت میشه
  • ماهور بانو
  • چند بار خوندم این پست رو.
    دوسش داشتم‌. نکات زیبایی درونش نهفته بود.

    شما راه خودت رو برو و کار خودت رو انجام بده. هر چی فکر میکنی درسته. مثل دروازه بان چارلتون😊
    پاسخ:
    ممنون شما خوب خوندین:)
    یه جایی میخوندم که: آدم خوبی باش ولی وقتت رو برا اثبات کردنش به دیگران هدر نده
    چقد این پست خوب بود....
    چقققققددد
    پاسخ:
    لطف داری:)
    شما خوب خوندین

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">