برای من برای تو
حسن آقا یکی از نفرات خوب تیم ماست دوتا بچه داره انگار زود هم ازدواج کرده و پسرش امسال کنکوری بود. کم حرفه و در ضمن جوشکار قابلی هم هست جوونیهاش بکسور بوده ، تا چندسال پیش که چند روز نیومد شرکت و باخبر شدیم بدنش عفونت کرده و تو بیمارستان بستریه کسی نمیدونست که حسن آقا هم یکی از جانبازان جنگ هستش و علت اون عفونت هم ترکشهایی هست که هنوز تو بدنش جا مونده!
بعد اون ماجرا من بشخصه احترام ویژهایی براش قائلم ،کسی که در برابر سلامتی که داده هیچ چیزی نخواسته و ادعایی هم نداره چون با قلب خودش و بخاطر اعتقادش رفته.
یه روز از زیر زبونش ماجرای جانباز شدنش رو کشیدیم بیرون و تعریف کرد که جنگی که شما تو سینما میبینید یا تو کتابها میخونید یک درصد هم شبیه اونی نیست که واقعیت جنگه !
تعریف میکرد : تو سنگری که واسه طول و عرض چهار نفر ساخته شده بود باید هشت نفر سه ماه شب و روز زندگی میکردن و میگفت خیلی وقتا یادمون میرفت آخرین باری که پوتینهامون رو درآورده بودیم کی بود و میگفت: چیزی بنام جوراب شستن نداشتیم چون بعد یه مدت جوراب تو پامون شروع به پوسیدن میکرد!
گلولهی خمپاره تو چند متریش خورده بود زمین و ۴۸ تا ترکش به بدنش اثابت کرده بود و دوستاش فکر کرده بودن شهید شده و اونو قاطی شهدا پشت تویوتا گذاشته بودن و فرستاده بودن پشت جبهه ولی اونجا یه پرستاری متوجه شده بوده که هنوز جون داره و منتقل شده بود به بیمارستانی توی مشهد و اونجا سه سال بستری بوده و ۱۲ بار رفته زیر تیغ جراحی! خانوادهش هم بعد سه ماه پیداش میکنن و اوضاعش اونقدر وخیم بوده که ازش ناامید شده بودن و برگشته بودن تهران! فقط پدرش گهگداری بهش سر میزده.
یه بار که باباش به دیدنش رفته بوده اونقدر لاغر شده بوده که همسطح تخت شده بوده و چون ملافه روش کشیده بودن متوجه نشده که پسرش رو تخته!
میگفت بعد اون سه سال جای ترکشها خوب شده بودن ولی جای زخمهای بستر خیلی طول کشیده بود که خوب بشن:(
تعریف میکرد که تا اونموقع نمیدونستم یکی از بزرگترین و لذتبخشترین تفریحات یه انسان میتونه غذا خوردن باشه اونم وقتی که روی یه تختی و هیچ کاری یا هیچ حرکتی نمیتونی بکنی و غذا مایعاتیه که بایه شیلنگ به بدنت وصله!
میگفت: تو اون حالت وقتی صبح از خواب بیدار میشی منتظر یه صبحونهایی بعد تا ظهر صبر میکنی که وقت نهار برسه و یه غذای جدید بخوری وبعدش همینطور شام ولی وقتی چندتا ترکش نامهربون مهمون مریت شدن و نمیتونی غذا بخوری تازه میفهمی غذا خوردن هم میتونه یه سرگرمی یا لذت بزرگی باشه.
به بهونهی هفته دفاع مقدس خواستم یادی بکنیم از مردان و زنان بیادعایی که فارغ از هر جهت بندی سیاسی یا حزب و گروهی فقط و فقط بخاطر دل خودشون و وطنشون جونشون و سلامتیشون رو دادن.
#همین
- ۹۹/۰۷/۰۵
https://mariatell.com/ 🛒👉