همراز

خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

همراز

خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

بایگانی

این اسمش عشقه؟

دوشنبه, ۱۳ تیر ۱۴۰۱، ۱۰:۰۹ ق.ظ

یه جایی خانم سوگل مشایخی میگه؛ عاشق فقط وظیفه‌ش عشق ورزیدنه و اینکه فقط به آرامش معشوق فکر کنه و خواسته‌ی اون، و توقعی هم از معشوق نداشته باشه حتی توقع پاسخ، در واقع رفتار و عشق ورزی خودش رو منوط به پاسخ معشوق نکنه.

حافظ میگه:

وظیفه تو دعا گفتن است و بس

در بند این نباش که نشید یا شنید 

یعنی به این نتیجه میرسه وقتی عاشق به این مرحله رسید، عشق میشه فضای زیبای ذهنیِ اون، ونه چیزی که بخاطرش کسی مجبور به کاری بشه.

 

یه زن و شوهری توی آشناها داریم که این مردِ چوب تو سریِ کل مردای فامیلِ!

هر دو شاغلن ولی زنه زودتر برمیگرده خونه و تا میرسه وسایلش رو پرت میکنه یه گوشه‌ی خونه و لم میده روی کاناپه و تلویزیون تماشا میکنه تا مٓردهِ بیاد و ناهار رو آماده کنه البته همون غذایی که از شب قبل بار گذاشته و بعدش خونه رو مرتب کرده و لباس چرکها رو ریخته تو ماشین‌لباسشویی و لباسهارو اتو کرده و آشغالها و دم در گذاشته و چند روز قبلش هم رفته سبزی و نخود لوبیا و گوشت و مرغ گرفته و پاک کرده و فریز کرده و جاروبرقی کشیده و گردگیری کرده و ....

و بعد ناهار هم ظرفها رو آروم میشوره تا مزاحم خواب خانومش نشه و شبا قبل از خواب یه دور خانومش رو کامل ماساژ میده تا یه وقت از بدن درد شاکی نشه ...

جالبه مٓرده بخاطر رسیدگی به کارهای خونه و خواسته‌های همسرش قید هرجور دوستی و باشگاه و تفریح مجردی رو زده و حتی گاها بخاطر همسرش با خانواده‌ی خودش هم رفت‌وآمد نمیکنه و حتی توی مراسماتشون حضور پیدا نمیکنه ولی اگه قرار باشه خانومش جایی بره همه‌ی برنامه‌ها رو براش ردیف میکنه حتی ماشینش رو هم میشوره تا اون به دورهمی با دوستاش یا گردشش برسه.

خلاصه نٓقل این خانواده همیشه نُقل همه‌ی دورهمیهای فامیله، مردها از زن‌ذلیل بودن مٓرده میگن و زنها از عشقی که مٓرده به زنش داره!

این وسط چیزی که بیشتر ذهن منو درگیر خودش میکنه اینه که این واقعا اسمش عشقه!! و بقول خانم مشایخی عاشق فقط وظیفه‌ش عشق ورزیدنه؟ بدون هیچ انتظاری؟؟!!

یعنی اگر این وسط شما عشق رو بذاری کنار، هیچ مفهومی نداره که یه نفر اونهمه هزینه کنه و ازدواج کنه تا بغیر از خودش، کارها و وظایف یه نفر دیگه رو به عهده بگیره و همه‌جا به دستور اون عمل کنه و اختیاری از خودش نداشته باشه و انتظار پاسخی هم نداشته باشه! آیا بهتر نبود مجرد می‌موند و جلوی کولر روی کاناپه دراز میکشید و پدر مادرش کارهاشو انجام میدادن!؟

میخوام بگم این وسط خواسته‌های عاشق چی میشه و تا کجا میتونه این فداکاری و از خودگذشتگی رو بکنه؟ بنظرتون یه رو خسته و پشیمون نمیشه!؟

 

پ.ن: الان سیل کامنتهای خانومها میاد که از این مردا کجا پیدا میشه😄

 

 

#همین

 

 

 

  • حامد سپهر

نظرات  (۲۰)

این بای‌دیفالت زندگی خیلی‌هاست. فقط جای زن و مرد توش عوض می‌شه. برام جالبه که در این صورت هم همه چیز اینقدر عجیب به نظر می‌رسه؟
نه اتفاقا دنبال همچین مردی نیستم چون چنین زنی نیستم.
ترجیحم اینه که همه چیز پایاپای جلو بره.
پاسخ:
حتی اگه تو این قضیه جای مرد و زن هم عوض بشه بازم اشتباهه و خیلی زود به مشکل میخوره
بله بقول شما باید همه چی پایاپای جلو بره:)
  • آبی ترین نارنجی
  • به نظرم عشق و روابط دوستی داد -داد (نه داد و ستد) اند. یعنی نه اینکه انتظاری داشته باشی که اون طرف برات کاری بکنه یا هرکار تو براش انجام میدی رو متقابلا برات جبران کنه ولی عملا باید یه کاری بکنه برات و تو اون میل و دوست داشته شدن و احترام و حمایت رو ببینی تا اون رابطه پایدار باشه. اون فرد که یه طرفه داره همه چیو میبره جلو یه روز خسته و درمونده میشه بالاخره فکر میکنم. شاید حتی از خودش بدش بیاد و حس کنه که کافی نیست و دیگه باید چیکار میکرده که برای اون فرد کافی میبوده؟ و این بشه منشا یه حس ناکافی بودن دائمی که با اون فرد بمونه.. به نظرم اینجوری شاید اولش عشق باشه، ولی عشق باقی نمیمونه و اون فرد ِزحم خورده بدون التیام زخم‌هاش کم کم اون عشق رو از دست میده..
    پاسخ:
    بله وقتی حالت داد و ستد بگیره که اصلا باید فاتحه‌ی اون زندگی رو خوند
    کسی که یطرفه بخواد اون رابطه رو جلو ببره قطعا یه رو می‌بُره و خسته میشه حتی شاید تو ظاهر این رو نشون نده
  • شهـــ ـــرزاد
  • من همیشه فکر می‌کنم اگر پیرو دین و مذهب خاصی نبودم "لذت‌گرا" می‌شدم :)) یعنی معیار رفتاریم می‌شد لذتی که از اون رفتار برام حاصل می‌شه. بنابراین، اگر همه این رفتارها و محبت‌هایی که نام بردین بهم لذت می‌داد حتما انجامشون می‌دادم. و از لحظه‌ای که دیگه از کارم لذتی نمی‌بردم رهاش می‌کردم.
    بماند که به احتمال زیاد این ماجرایی که تعریف کردین یه حلقه مفقوده داره که ازش بی‌خبر هستین. عشق نمی‌تونه توجیه همه این رفتارهای اغراق‌آمیز باشه. احتمال می‌دم بزرگوار بابت یه موردی دارن باج می‌دن :))
    پاسخ:
    دین لذت‌گرایی دین جالبی میتونه باشه:)
    البته اینو بگم حتی اگه اون رفتار برپایه‌ی لذت هم باشه یه روز بخاطر این احساس که طرف مقابل داره سواستفاده میکنه دل رو میزنه
    مثل اینکه شما از چلو برگ خوشت بیاد و هر روز چلوبرگ بخوری ،بلاخره یه روز دلت رو میزنه
    من اون مٓرده رو خوب میشناسم و ریگی تو کفشش نیست😄
    سلام
    تعریف خانم مشایخی رو از عشق و عاشق و معشوق قبول ندارم
    عشق بنظرم یک رابطه ی دو طرفه است اینجور نیست که یکی خودشو فدای طرف مقابل کنه و هیچی نبینه در قبالش
    ممکنه یکی عاشق تر باشه اما اینکه خب من به واسطه ی عاشق بودن بواسطه ی دوست داشتن یکی براش همه کار انجام بدم و جوابی نبینم بعد یه مدت زده میشم
    در مورد این آقای فامیل هم میذارم ببینم بقیه چی میگن😄
    پاسخ:
    دقیقا همینطوره، این فداکاری و از خودگذشتن یه روز یه جایی افت میکنه و اونموقع‌س که هر دو طرف صدمه میبینن
    ما بهش میگیم زن ذلیل:دی
    پاسخ:
    حالا شاید هم واقعا عشق باشه:)
    این عشق تعریفی ی جور مازوخیسم بودنه
    عشق اسطوره ای که تعریف کردن واسمون از لیلی و مجنون تا قص علی هذا یعنی سر سپردگی کامل داشتن و محو در معشوق بودن منو یاد قوانین فیزیک که توش اصطکاک صفر در نظر گرفته میشه ولی در واقع نصف نیرو با اصطکاک میره میندازه واقعیت ی چیزه روی برگه ی چیز
    درواقعیت عشق شبیه رقص دونفره است توازن و تعادل میخواد
    در مورد اون آقا، این کارها رو ما خانم های شاغل هرروز انجام میدیم صدای هیشکی درنیومده حالا ی آقا اینکارو کردن چقدر دیده شده
    عشق از خود گذشتگی محض نیست عشق اونه که با درایت در جایی سکوت کنی و در جایی داد بزنی تا بتونی حیات عشقتو حفظ کنی
    پاسخ:
    به نکته‌ی دقیقی اشاره کردین عشق مثل یه دنس دونفره‌س و تعادل و توازن نیاز داره.
    حالا من معتقدم حتی اگه تو زندگی همه‌ی این کارها رو فقط خانوم انجام بده بازم اون زندگی مشکل داره
    خیلی وقتا دعواهای زن وشوهری از زیاد دوست داشتن اتفاق میوفته و اینهم بد نیست:)
  • مهدی ­­­­
  • عشق به خود اول باید باشه و بعد به بقیه وگرنه آدم خودشو از دست میده.
    پاسخ:
    دقیقا، چون کسی که خودش رو دوست نداشته باشه و کلا آمال و آرزوهای خودش رو فدا کنه نمیتونه کس دیگه‌ی رو هم به معنای دقیق دوست داشته باشه
  • یاسی ترین
  • من اصلا این مرد برام جذاب نیست. اگر برعکس بود هم، همینطور.
    فکر نمیکنم اون حرف حافظ معنیش این باشه و اینکه من فکر میکنم که شاید این ظاهر زندگیشونه، شاید در باطن خیلی چیزها فرق می‌کنه. من موندم این خانم چه لذتی از زندگی می‌بره؟ فعالیت‌های خونه حس زندگی به آدم میده. و اینکه مشارکت خیلی حس شیرینیه، زن و مرد با هم به هم کمک کنند...
    نمی‌دونم به هر حال نرمال نیست 🤣🤣🤣🤣🤣
    پاسخ:
    منم بیشتر حسم بهشون رابطه‌ی رییس و مرئوس هست تا یه رابطه‌ی عاشقانه
    به نظر من هم نرمال نیست:)
    منتظریم ببینیم نظریه پردازی خانم ها را :)
    پاسخ:
    نه از چیزی که حدس میزدم بهتره:)
  • بهارنارنج :)
  • اون قسمت ماساژش جذاب بود 😁
    کلا اینجوری نگاه کنید از بعد مسئولیت ادم هیچوقت ازدواج نکنه بهتره
    بنظرم ازدواج خوب ازدواجیه که شما در ازای اضافه شدن مسئولیت هات محدود شدن تایم و برنامه هات، همسری داشته باشی که دوست خوبیه، متعده به رابطتتون.باعث افزایش اعتماد به نفس و دوست داشتن بیشتر خودت میشه، کنار این ادم رشد میکنی و آرامش داری و کاملا متقابله
    البته خب شامل تایم هایی که عاشق یا معشوق میخوان اون یکی خفه کنن هم میشه بالاخره همه یه باگ هایی دارن و یه وقتایی اتصالی میکنن😅
    پاسخ:
    :)))
    نه کسی که بخواد زیر بار مسئولین نره که کلا باید بیخیال ازدواج بشه چون بعد همسرش مسئولیت بچه یا بچه‌ها هم اضافه میشه:)
    دقیقا همینه ازدواج باید چیزی رو به انسان اضافه کنه و نه اینکه کلی محدودیت براش ایجاد کنه
    سلام:)
    وای منم یه دونه از این مدلی ها میشناسم. تازه مال ما پیشرفته تره. آقاهه ترشی هم درست میکنه.ولی از عشق نیست ها و منم هیچ وقت نفهمیدم چرا اینجوری زندگی میکنن.بیچاره مرده و بچه هاش خیلی گناه دارن.
    پاسخ:
    حالا من از خیلی چیزا فاکتور گرفتم اتفاقا اونم ترشی و پنیر و ماست هم درست میکنه:))
    ایشالا که از دوست داشتن زیاد باشه:)
    به نظرم اسم این اصلاً و ابداً عشق نیست.
    ای آقا داره به خودش بی‌احترامی میکنه و خودش رو ندید می‌گیره و اون خانم هم داره سوءاستفاده می‌کنه.به نظرم که تو هر رابطه‌ای آدم اگر اول به خودش عشق بده و احترام بگذاره بعد می‌تونه به طرف مقابلش هم عشق رو هدیه بده.حتی طرف مقابل هم این طوری بیشتر برای پارتنرش ارزش قائله.
    واقعن این رابطه فقط یک سر برد داره.تازه اگر بشه اسمش رو گذاشت برد.
    پاسخ:
    بله دقیقا همینطوره کسی که به خودش ارزش قائل نشه هیچوقت نمیتونه بطور واقعی به طرف مقابل عشق بده و اگر هم بده یه جای کار مشکل داره
  • بانوچـه ⠀
  • نمیدونم این دیدگاه درسته یا نه. ولی به نظرم اون رابطه، رابطۀ درستی نیومد. شایدم سلیقه ای باشه. نمیدونم.
    اما چه زن هایی که این فداکاری رو در حق همسر و فرزندانشون کردن و حتی یک لحظه هم برای خودشون زندگی نکردن.
    امیدوارم همون طور که از اسمش برمیاد این زندگی ها واقعا زندگی مشترک باشه. نه اینکه همیشه یک نفر فدا بشه.
    پاسخ:
    سلام ببخشید دیر جواب کامنتتون رو میدم چون ماموریت بودم:)
    بله منم موافقم این رابطه رابطه‌ی درستی نیست اصلا از اسمش هم معلومه، زندگی مشترک یعنی به اشتراک گذاشتن تواناییها و پوشش دادن ضعفهای طرف مقابل
    اینجوری که یه نفر بیشتر مایه بذاره یه روزی به مشکل میخورن
  • بانوچـه ⠀
  • خواهش می‌کنم، خدا قوت :)
    پاسخ:
    ممنون سلامت باشین:)
    این اقا یه مشکل روحی داره
    این همه خوب بودن اصلا قابل پذیرش نیست
    اینکه خودت رو اصلا نبینی اسمش عشق نیست
    من که به شخصه از همچین مرد منفعلی که خودش رو کاملا نادیده میگیره خوشم نمیاد
    خیلی چندشه بنظرم
    پاسخ:
    از نظر روانشناسی دوست داشتن زیاد هم یه جور اختلاله 
    از نظر وینی کات: 
    زیادی معقول بودن، انعکاس از فقر روانی ست

    به شدت با حرفش موافقم
    پاسخ:
    منم موافقم:)
  • ریزوریوس ❤:)
  • آیا ما درون زندگی این دو نفر هستیم؟ آیا از تمام جزئیات و واقعیات خبر داریم؟ شاید واقعیت همینطوری باشه، شاید هم متفاوت باشه و ما فقط به بخشی که اونها میگن یا چیزی که جلوی ما انجام میدن، بسنده میکنیم. شاید حمایت زن، نوع عاطفیه، شاید قراردادیه که بین خودشون بستند. و خیلی چیزای دیگه. شاید هم همینقدر پاتولوژیکه. به هر حال فقط خواستم به این موضوع اشاره کنم که ما براساس دانسته هامون قضاوت میکنیم و ما همه چیز رو نمیدونیم.
    پاسخ:
    همینطوره که شما میفرمایین قضاوت کردن کار درستی نیست
    حقیقتش من با اینا مسافرت هم رفتم و کلا دیفالت مرده اینطوریه که بی حدو مرز دوسش داره و من فکر میکنم اینطور دوست داشتن هم یه روز دلو میزنه
    ما هم چنین شخصی داریم توی فامیل طوریکه مثال تمام محافله و همه هم دوستش دارن جالبه که چند روز پیش در حالیکه به خانومش داشتم از وصف خوبی های همسرش میگفتم سر درد و دلش باز شد... بزرگترین درس برای من این بود که تا وقتی وسط یک زندگی نایستادم در موردش قضاوت نکنم. گاهی واقعیت از چشم ما پنهانه و ما فقط پوسته رویی رو میبینیم :)
    + متاسفانه موافقم با دوستان و برعکس این ماجرا کاملا برامون عادیه. حتی موردهایی دیدم که که به خانم شاغل شلخته هم گفته شده! درحالیکه اون خونه متعلق به هر دونفره. خیلی قشنگتر میشه همه چیز، اگر یاد بگیریم این زندگی قراره در تمامی موارد اشتراکی باشه.
    پاسخ:
    دقیقا همینه، هیچکس داخل اون زندگی نیست و همه چیز رو نمیدونه 
    بله مشکل خانومهای شاغل رو هم میدونم و میشه بهشون حق داد، وقتی از زندگی مشترک حرف میزنیم یعنی دونفر باهم باید تواناییهاشون رو به اشتراک بذارن نه اینکه یکی نهایت سعیش رو بکنه، اونیکی بیخیال باشه چون از طرف مقابل خیالش راحته
    متاسفانه برخی این اشتباه رو میکنند که الگوی عشقی خودشون رو حافظ و مولانا و نظامی قرار میدن در حالی که مخاطب اون اشعار و نوشته ها عشقی الهی بوده که در قالب مثال و تمثیل بیان شده
    این افراد در نهایت شکست میخورن چون رابطه سالم بین دو انسان اینگونه نیست و اساسا الگوشونو اشتباه انتخاب کردن
    مثل کسی که بخواد توی مسیر های شهری با سرعت مجاز در بزرگراه حرکت کنه . داغون میشه
    پاسخ:
    دقیقا همینیه که میگید متاسفانه بعضیا مسیر عشق و دوست داشتن رو اشتباه انتخاب میکنن ولی به نظر خودشون بهترین انتخابه و هیچ رقمه هم کوتاه نمیان:)
    تو خوبی!
    پاسخ:
    کی خوبه اینروزا؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">