- ۸ نظر
- ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۴:۵۵
# همین
خسرو شکیبایی : مردم منو میدیدن میگفتن مخش تکون خورده
ولی من به مامانم میگفتم من دلم تکون خورده نه مخم
مادرم میگفت: گور بابای مخ تو دلت قد صدتا مخ می ارزه
به خدا گفت به همین زمین قسم گفت
اندیشه فولادوند : مادرت نپرسید عاشق کی شدی ؟
نپرسید اسمش چیه ؟
خسرو شکیبایی : مادرا که از آدم چیزی نمیپرسن
همه چیو خودشون میدونن
فیلم ستاره بود – فریدون جیرانی
مادرها دروغ هاشون هم ثواب داره گرسنه که باشن میگن سیرن ،درد که داشته باشن میگن خوبن و با تموم سختیا بهمون لبخند میزنن
پ.ن:روز مادر و روز زن رو خدمت همه مادران و دختران سرزمینم تبریک عرض میکنم
میز کوچکی دو نفره با پارچه ی چهارخونه ی قرمز
فکرش را بکن، خوب نمی شد؟
کنار پنجره ای رو به خیابانی آبی
و دو فنجان که همیشه روی آن بود
شب هایی که باران می آمد می نشستیم، قهوه ای می خوردیم و من هزار سال برایت داستان می گفتم
اما بهتر است قهوه را خودت دم کنی
من را که می شناسی، متخصص سر دادن قهوه ام
حواس درست و حسابی ندارم، تا به خودم می آیم همه چیز از دست رفته
مثل قهوه هایم، مثل قطارهایی که جا می مانم، مثل تو
و حالا به خودم آمده ام...تو نیستی، خیابان آبی نیست، باران نمی بارد ولی من...هزار سال است که برایت داستان می نویسم
و با کوچکترین چیزها به یادت می افتم...
کجا بودم؟
داشتم می گفتم...میز کوچکی دو نفره با پارچه ی چهارخونه ی قرمز...
فکرش را بکن، خوب نمی شد؟
"روزبه معین"
پ.ن : بعضی ها چقدر قشنگ حال دلت رو مینویسن...
پ.ن1: ساکنان کنار دریا پس از مدتی صدای امواج رو نمیشنون... اینه قصه ی تلخ عادت
پ.ن2 :خودتــون رو تو قلـــب هیچ آدمی
نچپونید
جـــا نمی شید فقـــــط چـــــــروک می شـــید ازما گفتن بود
یه همکاری داریم یه روز رفته بود پمپ بنزین خیلی شلوغ و صف بوده خلاصه
بلاخره بعد 45 دقیقه نوبتش میرسه دست میکنه تو جیبش میبینه فقط چهار تومن
پول تو جیبش هست کارت هم همراهش نبوده خلاصه چهار لیتر بنزین میزنه وقتی
میخواد حساب کنه مامور پمپ بهش میگه: خب یه چهار لیتری میاوردی بدون صف
بنزین میزدی مهندس لازم نبود اینهمه صف وایسی همکارمون بهش میگه اونو ولش
کن از کجا فهمیدی من مهندسم؟
مامور پمپ بهش میگه ما به هرکی که کم داشته باشه میگیم مهندس
اگه
تونستی پلی بزنی که دوتا قلب رو بهم برسونی مهندسی اگه تونستی تایمینگ یه
رابطه رو تنظیم کنی مهندسی و اگه تونستی بنایی از محبت بسازی مهندسی
#همین
پ.ن :چرا هیشکی بما تبریک نمیگه